عروسی
مامانی جمعه اولین عروسی زندگیت دیدی مامان می ترسید تو خیلی اذیت شی و تصمیم گرفته بود نره اما برخلاف انتظار به تو خیلی هم خوش گذشت از اول تا آخر عروسی ذوق کردی و جیغ زدی انقدر خوشت اومده بود که تا ساعت دو می خندیدی و نمی خوابیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی